کد مطلب:313983 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:190

جنازه ای را کشان کشان از حرم مبارک بیرون آوردند
جناب حجة الاسلام و المسلمین آقای حاج شیخ حسن بصیرتی، طی نامه ای از شهرستان خوی 8 كرامت به دفتر انتشارات مكتب الحسین علیه السلام آورده است. كه ذیلا می خوانید:

مرحوم محمد ابراهیم زرگر خوئی نقل می كرد كه: زمان رضا شاه به مكه ی مكرمه مشرف شدم و در برگشت موفق به زیارت عتبات عالیات گردیدم. طبق معمول، اول صبح به زیارت حضرت ابی عبدالله الحسین علیه السلام شرفیاب، و سپس به زیارت حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام نائل می شدم.

روز پنجشنبه ای بود كه بعد از خروج از حرم آن بزرگوار علیه السلام، به آقای حاج عباس تبریزی - كه در نزدیكی باب العباس علیه السلام دكان عطاری داشت - برخوردم. وی در جلوی دكان خود صندلی گذاشته و مرا روی آن نشانید و ضمن صحبت مشغول اصلاحات دكانش شد، كه ناگاه صدایی برخاست. از صدای مزبور، مردم به تكاپو در آمده و به طرف حرم آن بزرگوار علیه السلام فرار می كردند و من، كه به زبان عربی آشنا



[ صفحه 362]



نبودم و نمی دانستم چه خبر است، سر از دكان بیرون كرده منتظر اخبار تازه بودم كه دگر بار صدا بلند شد و آقای حاج عباس نیز دكان را ترك كرد. و باعجله ی زیاد به سوی حرم مطهر رهسپار شد و به من هم گفت: بیا كه حضرت كرامتی نشان داده است.

من همراه ایشان با عجله داخل صحن مقدس شدم و در آن جا دیدم كه جنازه ای را كشان كشان از حرم مبارك بیرون آوردند و مورد لعنت و نفرت قرار دادند. گویا آن بدبخت با دو نفر دیگر مرتكب قتلی شده بود و پس از گرفتار شدن انكار كرده بود و نهایتا امر منجر به این شده بود كه وی قسم بخورد. اینك، مأمورین دولت او را برای قسم خوردن آورده بودند و این بدبخت قبل از دیگران، ابتدا به سوگند كرده، مورد غضب الهی قرار گرفته و به جزایش می رسد و آن دو نفر دیگر نیز به جرم خود اقرار می كنند.